تو همانی که دلم لک زده لبخندش را...

ساخت وبلاگ
  آتش به دل از گرمی این مرحله دارم پا بر سر گنج گهر از آبله دارم آتش به زر اینجا نفروشند و من خام گرمی طمع از مردم این قافله دارم آن راهنوردم که تهی پایی خود را پیوسته نهان از نظر آبله دارم مینای فلک تو همانی که دلم لک زده لبخندش را......
ما را در سایت تو همانی که دلم لک زده لبخندش را... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : webabaei06po بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 31 مرداد 1397 ساعت: 1:13

  دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی است  تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست    قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو  گاه گاهی که کنارت بنشینم، کافیست    گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم  گاهی از دور تو همانی که دلم لک زده لبخندش را......
ما را در سایت تو همانی که دلم لک زده لبخندش را... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : webabaei06po بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 31 مرداد 1397 ساعت: 1:13

  چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی منم که جورو جفا دیدم و وفا کردم توئی که مهر و وفا تو همانی که دلم لک زده لبخندش را......
ما را در سایت تو همانی که دلم لک زده لبخندش را... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : webabaei06po بازدید : 45 تاريخ : چهارشنبه 31 مرداد 1397 ساعت: 1:13

  بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاستآه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاستمثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستی وبین من وتو فاصله هاستآسمان با قفس تنگ چه فرقی داردبال وقتی قفس پر زدن چلچله هاستبی تو ه تو همانی که دلم لک زده لبخندش را......
ما را در سایت تو همانی که دلم لک زده لبخندش را... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : webabaei06po بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 31 مرداد 1397 ساعت: 1:13